شیعیان بدون هیچ مدرکی در صلوات بر پیامبر، آل پیامبر را اضافه کردهاند.
| |
پاسخ : واژه «اهل البیت»، تنها دوبار در قرآن کریم، استعمال شده است. یکی درباره حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ هنگامی که فرشتگان به همسرش گفتند: « رَحْمَه اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ».[1] و دیگری درباره اهل بیت رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ : « إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»[2] و این آیه همان آیه معروف به تطهیر است و مراد از آن، پنج تن آل عبا هستند. مسلمانان، در طول تاریخ، به تبعیّت از قرآن کلمه «اهل بیت» را در مورد خاندان حضرت رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ بکار بردهاند و به طوری این اصطلاح اختصاصی شد که استفاده از آن برای معنای دیگری احتیاج به قرینه دارد. در تفسیر المیزان آمده است: «روایات در این باره از هفتاد عنوان متجاوز است و آنچه اهل سنت نقل کردهاند، از روایات شیعه بیشتر است. اهل سنت آن را از چهل طریق، به روایت ام سلمه، عایشه،ابی سعید خدری، سعد، وائله بن اسقع، ابیحمرا، ابن عباس، ثوبان غلام حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ، عبدالله بن جعفر بن علی بن ابیطالب و حسن بن علی ـ علیه السلام ـ نقل کردهاند. شیعه نیز، آن را بیشتر از سی حدیث از حضرت علی ـ علیه السلام ـ ، امام سجاد ـ علیه السلام ـ ، و امام محمد باقر و امام جعفر صادق ـ علیهم السلام ـ ، ام سلمه، ابوذر، ابی لیلا، ابی الاسود، عمرو بن میمون اودی و سعد بن ابیوقاص، نقل نمودهاند.[3] آیه 33 سوره احزاب به اتفاق مفسران و اندیشمندان اسلام در شأن و مقام والای اهل بیت پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ نازل گردیده است. برادران اهل سنت نیز روایات فراوانی در شأن نزول این آیه ذکر نمودهاند، از جمله: حاکم نیشابوری در مستدرک مینویسد: «عبدبن جعفر از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ روایت میکند که آن حضرت ـ صلی الله علیه و آله ـ هنگامی که رحمت الهی را در حال نزول دیدند فرمودند: به سوی من بخوانید، صفیه گفت: چه کسی را؟ فرمود: اهل بیتم را، علی و فاطمه و حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ را. آن گاه که آمدند، آن حضرت ـ صلی الله علیه و آله ـ عبای خویش را بر روی آنان افکند، سپس دستانش را بالا برده وعرض کرد: خداوندا! اینان اهل بیت من هستند، سپس بر محمد و آل محمد صلوات فرستاد. در این هنگام خدای حکیم این آیه را نازل فرمود.[4] و از ام سلمه نقل شده که: «آیه تطهیر در خانه من و در حالی که پنج تن آل عبا در آن بودند، نازل گردید. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ آنان را با عبایی که بر روی آنان افکند، پوشانید. سپس عرضه داشت اینان اهل بیت من هستند، پروردگارا! رجس و پلیدی را از آنان دور کن و ایشان را پاک و مطهر گردان.[5] و مسلم در کتاب صحیح از یزید بن حیان عن زید بن ارقم نقل میکند: «رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرموده است: من در میان شما دو گوهر گرانبها به جا میگذارم، کتاب خدا که ریسمان الهی است و هر کس از آن پیروی کند هدایت مییابد و کسی که آن را رها کند به گمراهی خواهد رفت. عرضه داشتم آیا همسران پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از اهل بیت میباشند؟ فرمودند: خیر، به خدا سوگند زن روزگاری را با مرد است و سپس مرد او را طلاق داده و زن به قوم خود باز میگردد. اهل بیت من کسانی هستند که صدقه را بعد از پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ بر خود حرام کردهاند.[6] و عبدالرحمن بن ابی لیلی گوید: «کعب بن عجره با من روبرو شد، گفت: «آیا هدیهای که از پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ گرفتهام را به شما هدیه کنم؟» گفتم بده. گفت: «از آن بزرگوار سوال کردیم، صلوات بر شما اهل بیت چگونه میباشد؟» فرمود: بگویند: «اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم انک حمید مجید، اللهم بارک علی محمد و آل محمد کما بارکت علی آل ابراهیم انک حمید مجید. مؤلف اضافه میکند که این حدیث با همین الفاظ و حروف از الامام محمد بن اسماعیل البخاری نقل شده که اهل بیت همان آل میباشند.[7] و ابوالحمراء خادم پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره آیه «و امر اهلک بالصلاه و امطر علیها» میگوید: «پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ همیشه (موقع نماز) درب خانه علی و فاطمه ـ علیهما السلام ـ را میزد و میفرمود: «نماز، خدا رحمت کند شما را و آیه 33 سوره احزاب را قرائت میکرد.»[8] البته اگر بخواهیم روایتی که ذیل این آیه شریفه در مناقب اهل است را بیاوریم مطلب طولانی خواهد، که به یک مورد برای شاهد بسنده میکنیم: قرطبی در تفسیر خود روایتی که در مستدرک حاکم آورده است، و در اینکه صلوات بر آل پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ باید باشد، شک نمیکند، فقط او در اینکه آل دائرهاش وسیع است یا نه بحث دارد و میگوید: آل، یعنی آل دین او به دلیل، آیه شریفه «ادخلوا آل فرعون؛ یعنی آل دین موسی ـ علیه السلام ـ» چون او پسر و دختر و پدر و عمی نداشت و همچنین برادر و... بنابراین کسی ایمان ندارد و موحد نیست از آل پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نیست، اگر چه با آن بزرگوار قرابت داشته باشد، مثل اباجهل. به همین دلیل خداوند فرزند نوح را از اهل او نمیداند.[9] بنابراین ایشان صلوات بر محمد و آل او را از خود پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل و قبول دارد، ولی در اینکه چه کسانی هستند بحث دارد که فعلاً به آن نمیپردازیم. ابی زکریا بن شرف النووی در کتاب خود «التبیان» در موقع ختم قرآن میگوید: «دعاهایی مستحب است و او دعاها را که بیان میدارد به این میرسد که بگویند: اللهم صل و سلم علی سیدنا محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم و بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم وآل ابراهیم فی العالین انک حمید مجید.[10] و نووی در شرح مسلم در قسمت کسی که میخواهد داخل مسجد شود دعاهایی را آورده است و میگوید: «این قبیل دعا در سنن ابی داود و غیره آمده که من آن را مفصلا جمعآوری کردهام و در کتابی به نام «اذکار» آوردهام و آن گاه یکی از آنها را اینگونه ذکر میکند: «اعوذ بالله العظیم و بوجه الکریم و سلطانه من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله اللهم فصل علی محمد و آل محمد و سلم اللهم اغفرلی ذنوبی و افتح لی ابواب رحمتک و فی الخروج یقول...».[11] روایتی از علی بن حسین ـ علیهم السلام ـ نقل شده که در منی دعا میکرد تا اینکه رسید به نعمتهای خدا و آنها را شکر میکرد و میفرمود: «یا ذا المعروف الذی لاینقض و یا ذالنعم التی لاتحول و لاتزول فصل علی محمد و آل محمد و اغفرلنا و ارحمنا».[12] و مؤلف محترم ینابیع الموده لذوی القربی در ج 1، ص 37، از جواهر العقدین و الصواعق المحرقه نقل میکند که از نبی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل شده که فرمود: «صلوات بتراء بر من نفرستید». سوال کردند یا روسل الله صلوات بتراء چگونه است؟ فرمود ـ صلی الله علیه و آله ـ: شما میگویید خدایا بر محمد درود فرست، و ساکت میشوید، بلکه بگویید: خدایا برمحمد درود فرست و بر خاندان او نیز. یا خدایا بر محمد و خاندان او درود بفرست. و مرحوم علامه امینی(ره) از امام شافعی شعری میکند که اینگونه سروده است: «یا اهل بیت رسول الله حبکم فرض من الله فی القرآن انزله کفاکم من عظیم القدر إمنکم من لم یصل علیکم لا ملاه له». یعنی: ای اهل بیت پیامبر خدا دوستی و حب شما از خداوند متعال در قرآنی که بر پیامبرش نازل کرد واجب شده است. و برای قدر و منزلت و عظمت شما همین قدر بس که کسی که در نماز بر شما درود نفرست نمازش صحیح نیست و نمازی مورد قبول ندارد. که در ذیل آن میگوید: شاید نماز صحیح نباشد برای او به دلیل قول پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ که در نماز درود بر آل او واجب است و یا احتمال دارد که نماز کامل اداء نکرده باشد.[13] و همچنین علامه امینی از کتاب «الصواعق» نقل کرده که الدار قطنی و البیهقی حدیثی را نقل کردهاند، که میفرماید: کسی که نماز بخواند و برمن و اهلبیت من درود نفرست نمازش قبول نیست. و شافعی این حدیث را استناد قول خود مبنی بر اینکه، درود بر خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ ازواجبات نماز است، همانگونه که بر خود پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ واجب است. و همچنین از فخر رازی در تفسیرش نقل کرده که میگوید: درود بر خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ منصب بزرگی است و به همین دلیل این دعا و درود در خاتمه تشهد در نماز قرار داده شد. که گفته شده: خدایا بر محمد و خاندان او درود فرست و... . [14] پس، لفظ آل محمد ابتکار شیعیان نبود، بلکه از صدر اسلام از زبان مبارک پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ ذکر شده و مسلمین هم همانگونه بیان کردهاند، که در کتب روائی و تفسیری و تاریخی اهل سنّت فراوان دیده میشود، و شبهه کننده محترم حتی به یکی از کتب برادران اهل سنّت توجه نداشتندکه اتفاقاً آنان بیشتر بر محمد و آل او درود فرستادن را ذکر کردهاند،که اینجا مجال بیان آن نیست. و همانگونه که بیان شد منبعی در سعه و ضیق آن بحث دارند که عدهای را در آل و خاندان اضافه کنند نه اینکه کسی منکر باشد. اینجا روایتی که (اللهم صلی علی محمد و آل محمد و بارک علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم، و بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم) را که در کتب روائی و تفسیری برادران اهل سنّت آمده بیان میکنیم تا مشخص شود که یک نگاه اندک و سطحی حتی به منابع و کمی انصاف حکم میکند که لفظ «آل» از ابتکارات شیعه نیست بلکه از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل و سیره مسلمین گردیده است. کتاب المسند امام شافعی، ص 42؛ سند احمد، ج 3، ص 47 و ج 4، ص 118 و ج 5، ص 274 و ج 6، ص 8؛ و سنن الدارمی، ج 1، ص 209؛ و صحیح بخاری، ج 4، ص 118 و ج 6، ص 27 و ج 7، ص 156؛ سند احمد، ج 3، ص 156؛ و صحیح مسلم، ج 2، ص 16؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 292؛ سنن ابن داود، ج 1، ص 221؛ سنن ترمذی، ج 1، ص 301 و ج 5، ص 28؛ و سنن النسائی، ج 3، ص 45؛ مستدرک حاکم، ج 1، ص 268؛ سنن الکبری، ج 1، ص 446؛ مجمع الزوائد، الهیثمی، ج 2، ص 144؛ شرح سنن النسائی، ج 3، ص 45.
[1] . هود، 73. [2] . احزاب، 33. [3] . ترجمه المیزان، سید محمدباقر موسوی همدانی، ج 16، ص 365، ذیل آیه شریفه. [4] . مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 147 ـ 148، و شواهد التنزیل. [5] . سنن بیهقی، ج 2، ص 150. [6] . صحیح مسلم، ج 7، ص 123، چ دار الفکر، بیروت، 8 جلدی؛ و فضل الصحابه، ص 22، احمد بن شعیب النسائی. [7] . مستدرک، محمد بن محمد الحاکم النیشابوری، 4 جلدی، ج 3، ص 147، سال 1406، دار المعرفه، بیروت، و ر.ک: زاد المیسر، ابن جوزی، ص 208 و 215؛ و سنن الدارمی، ج 1، ص 209؛ و صحیح بخاری، ج 4، ص 118. [8] . شواهد التنزیل لقواعد التفصیل فی آیات النازله فی اهل البیت، عبدالله بن احمد العروف بالحاکم الحسکانی، ج اول، ص 497، چ اول، سال 1421، مجمع احیاء التفاقه الاسلامیه، تابعه للوزاره الارشاد الاسلامی، تهران. [9] . الجامع لاحکام القرآن، لابی عبدالله محمد بن احمد الانصاری القرطبی، ج 1، ص 382، چ موسسه تاریخ عربی، بیروت، لبنان؛ و باز رجوع شود به روایات فراوانی که ایشان ذیل آیه شریفه «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» و ج 16، ص 22؛ که صراحت به اهل بیت و نام آنان دارد که علی و فاطمه و حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ میباشند. [10] . التبیان فی آداب حملهالقرآن، ابی زکریا بن شرف النووی، ص 162، چ 3، سال 1414، نشر دار ابن حزم، بیروت. [11] . صحیح مسلم بشرح النووی، النووی، 18 جلدی، ج 5، ص 224، چ دوم، 1407، دار الکتاب العربی، بیروت. [12] . اشکر الله عزوجل، الحافظ ابی بکر عبدالله بن عبید بن ابی الدنیا، ص 85، ج 2، سال 1407، دار ابن کثیر. [13] . الغدیر، علامه امینی، 11 جلدی، ج 2، ص 303، چ دار الکتب العربی، بیروت، سال 1279. [14] . فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 7، ص 391، به نقل از الغدیر، علامه امینی، ج 2، ص 303. | |
نوشته شده توسط : سیدعابس حسینی
نظرات دیگران [ نظر]